هر چیز جالبی که بخواین
 
 


3لام دوستای خوبم شطورین؟؟

امیدوارم از این آپمم خوشتون بیاد

دیگه به هر حال تواناییم همین قدر بود

و در آخر همون جمله ی معروف

"نظر یادتون نره"

تا دیدار بعد بدرووود


ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 24 مرداد 1391برچسب:, :: 2:28 :: توسط : E...L...I...A

آدم ها...
سه دسته از آدما واقعاً كه خيلی رویِ مخن:
دسته اول : اونايی كه وقتی داری فيلم ميبينی ؛ همش فک ميكنن كه نفهميدی و ميخوان برات توضيح بدن !

دسته دوم: اونايی كه وقتی داری باهاشون حرف ميزنی و فک ميكنن كه حواست بهشون نيست و هی با دستشون ميزنن به پهلوت !

دسته سوم: اونايی كه وقتی گوشیت زنگ میزنه ؛ همش بهت ميگن: كيه ؟؟؟ كيه ؟؟؟ چی ميگه ؟؟؟؟

 

خود من از دسته ی اولم

شما چطور؟؟؟!


ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 24 مرداد 1391برچسب:, :: 2:25 :: توسط : E...L...I...A

بابام داشت نماز ميخوند ، منم داشتم اهنگ گوش ميدادم ،

ديدم وسط نماز بلند گفت الله اكبر فكر كردم شايد صداي

موزيك زياده ، يكم كمش كردم ، يك دقيقه بعد دوباره گفت

"الله اكبر" فكر كردم شايد بازم حواسشو پرت ميكنه ، كلاً

موزيك و قطع كردم ، نمازش كه تموم شد، ميگم چرا اينقدر

الله اكبر , الله اكبر ميکني،؟ ميگه منظورم اينه از اين آهنگ

خوشم نمياد ، بزن تِراكِ بعدى......

اینم از نماز خوندنمون آخه یکی نیس بگه.... اسغفرالله


ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 24 مرداد 1391برچسب:, :: 2:22 :: توسط : E...L...I...A

آزمایش محبت دامادان توسط مادر زن:

 

زن ثروتمندی سه دختر داشت که هر سه ازدواج کرده بودند.

 

یکروز تصمیم گرفت میزان علاقه‌اى

 

که دامادهایش به او دارند را ارزیابى کند.

 

یکى از دامادها را به خانه‌اش دعوت کرد

 

و در حالى که در کنار استخر قدم مى‌زدند

 

از قصد وانمود کرد که پایش لیز خورده و خود را درون استخر انداخت.

 

دامادش فوراً شیرجه رفت توى آب و او را نجات داد.

 

فردا صبح یک ماشین پژو ٢٠۶ نو

 

جلوى پارکینگ خانه داماد بودو روى شیشه‌اش نوشته بود:

 

«متشکرم! از طرف مادر زنت»

 

زن همین کار را با داماد دومش هم کرد

 

و این بار هم داماد فوراً شیرجه رفت توى آب وجان زن را نجات داد.

 

داماد دوم هم فرداى آن روز یک ماشین پژو ٢٠۶

 

نو هدیه گرفت که روى شیشه‌اش نوشته بود:

 

«متشکرم! از طرف مادر زنت»

  

نوبت به داماد آخرى رسید

  

زن باز هم همان صحنه را تکرار کرد

 

و خود را به داخل استخر انداخت

 

امّا داماد از جایش تکان نخورد

 

او پیش خود فکر کرد وقتش رسیده که این پیرزن از دنیا برود

 

پس چرا من خودم را به خطر بیاندازم.

 

همین طور ایستاد تا مادر زنش درآب غرق شد و مرد

 

فردا صبح یک ماشین بى‌ام‌ و ی

 

کورسى آخرین مدل جلوى پارکینگ خانه داماد

 

 سوم بود که روى شیشه‌اش نوشته بود

 

"متشکرم از طرف پدر زنت"

 

اینم از معرفت مردای این دوره زمونه؟

 

 

 

 


ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 24 مرداد 1391برچسب:, :: 2:16 :: توسط : E...L...I...A

انشاء یک بچه دبستانی در مورد ازدواج....

 

هر وقت من يك كار خوب مي كنم مامانم به من مي گويد بزرگ كه شدي برايت يك زن خوب مي گيرم.

تا به حال من پنج تا كار خوب كرده ام و مامانم قول پنج تايش را به من داده است.

حتمن ناسرادين شاه خيلي كارهاي خوب مي كرده كه مامانش به اندازه استاديوم آزادي برايش زن گرفته بود. ولي من مؤتقدم كه اصولن انسان بايد زن بگيرد تا آدم بشود ، چون بابايمان هميشه مي گويد مشكلات انسان را آدم مي كند

 در عزدواج تواهم خيلي مهم است يعني دو طرف بايد به هم بخورند. مثلن من و ساناز دختر خاله مان خيلي به هم مي خوريم.

از لهاز فكري هم دو طرف بايد به هم بخورند، ساناز چون سه سالش است هنوز فكر ندارد كه به من بخورد ولي مامانم مي گويد اين ساناز از تو بيشتر هاليش مي شود.

در عزدواج سن و سال اصلن مهم نيست چه بسيار آدم هاي بزرگي بوده اند كه كارشان به تلاغ كشيده شده و چه بسيار آدم هاي كوچكي كه نكشيده شده. مهم اشق است !

اگر اشق باشد ديگر كسي از شوهرش سكه نمي خواهد و دايي مختار هم از زندان در مي آيد

من تا حالا كلي سكه جم كرده ام و مي خواهم همان اول قلكم را بشكنم و همه اش را به ساناز بدهم تا بعدن به زندان نروم.  

 
مهريه و شير بلال هيچ كس را خوشبخت نمي كند.

همين خرج هاي ازافي باعث مي شود كه زندگي سخت بشود و سر خرج عروسي دايي مختار با پدر خانومش حرفش بشود.

دايي مختار مي گفت پدر خانومش چتر باز بود.. خوب شايد حقوق چتر بازي خيلي كم بوده كه نتوانسته خرج عروسي را بدهد. البته من و ساناز تفافق كرده ايم كه بجاي شام عروسي چيپس و خلالي نمكي بدهيم. هم ارزان تر است ، هم خوشمزه تراست تازه وقتي مي خوري خش خش هم مي كند!  

 
اگر آدم زن خانه دار بگيرد خيلي بهتر است و گرنه آدم مجبور مي شود خودش خانه بگيرد. زن دايي مختار هم خانه دار نبود و دايي مختار مجبور شد يك زير زميني بگيرد. ميگفت چون رهم و اجاره بالاست آنها رفته اند پايين! اما خانوم دايي مختار هم مي خواست برود بالا! حتمن از زير زميني مي ترسيد. ساناز هم از زير زميني مي ترسد براي همين هم برايش توي باغچه يك خانه درختي درست كردم. اما ساناز از آن بالا افتاد و دستش شكست. از آن موقه خاله با من قهر است.

قهر بهتر از دعواست. آدم وقتي قهر مي كند بعد آشتي مي كند ولي اگر دعوا كند بعد كتك كاري مي كند بعد خانومش مي رود دادگاه شكايت مي كند بعد مي آيند دايي مختار را مي برند زندان!

البته زندان آدم را مرد مي كند.عزدواج هم آدم را مرد مي كند، اما آدم با عزدواج مرد بشود خيلي بهتر است

اين بود انشاي من


ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 24 مرداد 1391برچسب:, :: 2:11 :: توسط : E...L...I...A

درباره تفاوت دختران و پسران (طنز جالب)

www.parsnaz.ir - درباره تفاوت دختران و پسران (طنز جالب)

 

 وقتی یه مرد معتاد میشه : اگه زنش زن بود و به فکر زندگیش بود این بیچاره به این روز نمی افتاد، بدبختی اینا رو به این روز می کشه دیگه!!

وقتی یه زن معتاد میشه: ای وای!!! خاک بر سرش ! بیچاره شوهرش دلش به چی خوشه ! چه جوری اینو تحمل میکنه؟؟

 

وقتی یه دختر یه کم به خودش میرسه : اوه! اوه ! ننه بابا داشت جمش می کردن!! اینا همش واسه جلب توجه دیگه!!! اینا دنیا و آخرت ندارن که!!!

وقتی یه پسر تیپ میزنه: چه پسر خوش پوشیه…هزار ماشاا… چه تیپی داره… میمیرن واسش دخترا

 

وقتی یه دختر از دار دنیا یه دونه دوست پسر داره : چی بگم والا!!! حجب و حیا دیگه جا نداره تو این مملکت!! دیدیش … بزا دهنم بسته باشه

وقتی یه پسر
۱۰ تا دوست دختر داره : بزنم به تخته اینقدر خاطر خواه داره، خدا وکیلی بهترین دخترا میرن طرفش… ولش نمی کنن که

 

وقتی یه آقای محترم!!! خیابون رو با پیست اتومبیلرانی اشتباه می گیره : لامذهب عجب دست فرمونی داره

وقتی یه خانم مثلاً یادش بره راهنما بزنه: ترمز وسطیه…. بابا برو آشپزخونه قرمه سبزیتو بپز!!! والااااااا

 

وقتی بچه خوب تربیت شده باشه: میبینی؟ بچه ام مثل باباشه، اصلا موفقیت تو خونواده ما ارثیه

وقتی بچه تو یه درس نمره اش بشه
۷۵/۱۹: بله دیگه! خانم یا پی قر و فرشه یا با این دوست موستاش در حال فک زدن و ولگردیه

 

وقتی تو یه جمع ، آقا پسری سر و زبون دار داره مجلس رو گرم می کنه: هزار ماشالا!!!!!!! روابط عمومیش بیسته؟؟؟!!!

شرایط بالا برای یه دختر: اوه ! اوه! دختره لوده سبک!!! خانم باش

 

نظر مادر شوهر در اول زندگی: میبینی شانس ما رو ؟ دختره فقط
۲۰ میلیون جهیزیه آورده ، نمی دونم این پسره شیفته چی این عفریته شد!!!

باز هم همون مادر شوهر: دیگه چی می خواد؟ گل پسرم یه خونه
۴۰ متری تو نقطه صفر مرزی داره، از خداشم باشه


ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 23 مرداد 1391برچسب:, :: 15:11 :: توسط : E...L...I...A

داستاني تكراري از دوستي هاي دختر و پسر در ايران:

 

دیشب رفتم استخر,بعداز شنا اومدم لباسامو بپوشم دیدم رو موبایلم 4 تا میس کاله 6 تا اس ام اس از دوس دخترم:
 اس ام اس 1:عزیزم چرا زنگ میزنم جواب نمیدی؟
 اس ام اس 2:انگار سرت شلوغه جواب اس ام اس هم نمیدی.
 اس ام اس 3:همین الان زنگ میزنی وگرنه من می دونم وتو
 ......اس ام اس4:کثافت آشغال معلوم هست کدوم گوری هستی؟
 اس ام اس 5:تقصیر منه که آدم حسابت کردم کچل ایکبیری با اون مامان چاقت.گمشو برو پیش همون دختر عموی ...
 اس ام اس6:راستی اینم میگم که بسوزی منو دوستت حميد دو ماهه رابطه داریم.بای!!


ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 23 مرداد 1391برچسب:, :: 15:9 :: توسط : E...L...I...A

برنامه روزانه پسر ها....

 

۸ صبح : تو رخت خواب…..

 9 صبح : یکم وول میخوره یه لنگه از پاشو از زیر پتو میده بیرون کفش های مارک دارش هنوز پاشه از پارتی دیشب اومده زحمت در آوردنشم نکشیده….

۱۰ صبح : مامان در و باز میکنه میبینه پسرش خوابه(الهی مادر فدات شه بچه ام تا صبح خونه دوستش کارای پایان نامه اش رو میدیده گناه داره صداش نکنم یکم دیگه بخوابه!)(اه اه حالم به هم خورد23)

۱۱ صبح : از جا میپره سمت دستشویی………….(اگه نه که باز خوابه)

۱۲ صبح یا ظهر : موبایلشو میبینه ۹۹ تا میس کال ۱۹۹ تا اس ام اس سرش گیج میره سونیا - رزا- سارا-بهناز -نازی-ژیلا- الناز- بیتا و………اقدس و شوکت هم آخریاشن اوه باز زنگ میخوره؟ سایلنت بهترین راه حله! میشه یه ساعت دیگه هم خوابید!

۱ ظهر: مامان اومد دم در باز خوابه؟ پسر گلم بابک جان بیدار شو مادر لنگه ظهر پاشو ضعف می کنیا! خوشگلم مامانت قوربونه ابروهای شمشیریت بره ….بابک جاااااان عللللللللللللی (پتو رو میکشه)….ا…مامان!! بزار بخوابم پاشو دیگه پرتش میکنه

 
۲ ظهر : ماماااااااااااااان …..ناهار(چه لوس...اییییییییییی23)

 
۳ ظهر : مامااااان جورابام کو؟(پسرا همیشه شلختن051435)

 
۴ عصر : مامااااااااااان ….سوییچ؟؟

 
۵ عصر : اولین اتو (مسافرکشی صلواتی پسرا بیشتر برا ثوابش این عمل انسان دوستانه رو انجام میدن)

 
۶ عصر : به دستور مامان میره دنبال آبجی کوچیکه کلاس زبان البته این کار هم فقط از روی علاقه به خواهر انجام میده نه برای دید زنی چشم ها مثل چراغ پلیس میگرده که کسی از قلم نیوفته البته این کار هم برای نظارت وحس انسان دوستی انجام میده و فقط کافیه یک پسر ۱۰ ساله بیاد بیرون از کلاس خواهر پشت کنکوریشو خفه میکنه که ..آره کلاس مختلطه تو هم این همه کلاس حتما باید بیای اینجا! حالا باشه خونه حسابتو میرسم به لیدا بگو بیاد برسونیمش دیر وقته زشته..(داداش آخه اون که خونه اش ۲ساعت با ما فاصله است….امان از این خواهر ها که درد برادراشونو نمی فهمن نمی دونن برادر جون بیچاره کمک و امداد…)

 
۷ عصر : لیدا خانم شما تشنه تون نیست آبجی؟ تو چی؟ با یه آب زرشک چطورین؟
(زود خودش میخوره دوتا هم میاره میده به خواهرش و لیدا جون سریع راه میوفته یه ترمز شدید که لیدا جان نیازمند به دستمال کاغذی بابک آقا هم که نقشه اش گرفت دستمال حاوی شماره موبایل رو تقدیم میکنه ….)با یه عالمه شرمندگی لیدا که خشکش زده ترجیح میده با مانتوش پاک کنه

 
۸ غروب : دم خونه لیدا و لحظه فراق ….چه زود دیر می شود….!!!

۹ شب : آقا این خانم برسونین به این آدرس با آژانس خواهرو پیچوند…..

۱۰شب : یه مهمونی کوچیک طرفای کامرانیه حیلی خلوت فقط از دور شبیه تظاهرات میمونه

۲ شب : مادر کجا بودی؟ دلم هزار راه رفت …. چقدر برای پایان نامه ات زحمت میکشی دیگه جون نمونده برات بیا یه لقمه غذا بخور جون بگیری؟ نه مامان خسته ام با لباس تو رختخواب ولو میشه (مادر: الهی مادرت بمیره باز بی غذا خوابید خدا لعنت کنه هر چی دانشگاه بچه های مردم اسیرن برا یه درس هر شب تحقیق!!!)


ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 23 مرداد 1391برچسب:, :: 15:7 :: توسط : E...L...I...A

صفحه قبل 1 صفحه بعد

درباره وبلاگ
به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان هر چیز جالبی که بخواین و آدرس fuuny.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 4
بازدید دیروز : 2
بازدید هفته : 207
بازدید ماه : 655
بازدید کل : 49047
تعداد مطالب : 8
تعداد نظرات : 48
تعداد آنلاین : 1

Alternative content